دفتر خاطرات

ساخت وبلاگ

آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد ؟

آیا دوباره باغچه ها را بنفشه خواهم کاشت ؟

و شمعدانی ها را

در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت ؟

آیا دوباره روی ایوان ها خواهم رقصید ؟

آیا دوباره زنگ در مرا بسوی انتظار صدا خواهد برد ؟

فروغ

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 15:34

شکموامروز بعد مدتهای مدید برای ناهار توی خونه تنها بودم.تصمیم گرفتم به خودم حال بدم و سفارش بال سوخاری دادم.۶ تا بال با سیب زمینی سرخ شدهتصمیم داشتم همه شو بخورم تا اثری به جا نمونهبه پنجمین بال که رسیدم دفتر خاطرات...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 19 تاريخ : چهارشنبه 28 اسفند 1398 ساعت: 14:10

 

شنبه گذشته به مهسا گفتم فقط یک کاری کن حالم بهتر بشه!!

مادر دوتا از مسافران پرواز اکراین انقدر حالش خرابه که توی مراسم بچه هاش شرکت نکرده!

فقط بهش آرامبخش میدن بخوابه!

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 37 تاريخ : شنبه 5 بهمن 1398 ساعت: 18:46

توی مترو بین مامانم و خواهرم نشسته م و دارم با خواهرم حرف میزنم و می خندم که مامانم میگن ساکت باشین زشته ! حالا چی زشته و چرا زشته من خبر ندارم!   برگشتنه خواهرم روبرومون نشسته ، یک فروشنده میاد تو که دفتر خاطرات...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 27 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 5:03

نوید میگه خیلی منافقی!!

پیش خودم میگم، درسته، اینکه ناراحت باشی و به روی خودت نیاری و بگی و بخندی، عینه نفاقه یعنی دو رو بودن یعنی توی دلت یک چیزیه و عملت یک چیز دیگه س!

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 41 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 5:03

میخواستم یک چیزی بنویسم، ناخودآگاه این شعر آمد به ذهنم

امید جانم ز سفر باز آمد

شکر دهانم ز سفر باز آمد

 

  آمد، ولی چه آمدنی!

 

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 16 اسفند 1397 ساعت: 5:03

دیشب آخرین قسمت سریال آنام بود. با اینکه خیلی سعی کردم اشکم سر دفتر خاطرات...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 55 تاريخ : يکشنبه 3 تير 1397 ساعت: 21:30

از دست خواهر بزرگه دلخورم، ولی به روی خودم نمیارم، اصولا ماها دفتر خاطرات...ادامه مطلب
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 3 تير 1397 ساعت: 21:30

نشسته ام توی ماشین و آقای راننده فجیع ترین نوع موسیقی را که تا بحال شنیدم گذاشته،  ترافیک سنگین است، ولنتاین است و من بی خبر گرفتار شلوغی بی مورد شده ام!

بعد از مدتی راننده می پرسد، اشکالی ندارد که یک نخ سیگار دود کند؟ و من می گویم نه! نمی دانم چرا ولی گفتم نه! فقط گفتم، پس شیشه ها را بکشید پایین!

و در دلم خداخدا میکردم که سیگارش خیلی بوی گند ندهد! 

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 37 تاريخ : چهارشنبه 5 ارديبهشت 1397 ساعت: 8:56

آیا دوباره گیسوانم را در باد شانه خواهم زد ؟

آیا دوباره باغچه ها را بنفشه خواهم کاشت ؟

و شمعدانی ها را

در آسمان پشت پنجره خواهم گذاشت ؟

آیا دوباره روی ایوان ها خواهم رقصید ؟

آیا دوباره زنگ در مرا بسوی انتظار صدا خواهد برد ؟

فروغ

دفتر خاطرات...
ما را در سایت دفتر خاطرات دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : akharabat661 بازدید : 35 تاريخ : شنبه 21 بهمن 1396 ساعت: 21:48